عضو شورای سردبیری روزنامه دنیای خودرو در این باره نوشت :
بازار بنزین در اقتصاد ایران سالهاست که به یکی از مهمترین محورهای تصمیمسازی و سیاستگزاری تبدیل شده است. سوختی که در ظاهر، تنها یکی از اجزای سبد انرژی کشور است، اما در عمل نقشی تعیینکننده در معادلات کلان اقتصادی، بودجهای و صنعتی دارد. با وجود رشد تقاضا در بخش حملونقل، سیاست تثبیت قیمت بنزین طی سالهای گذشته نهتنها انگیزه صرفهجویی و نوسازی ناوگان را از بین برده، بلکه فشار قابل توجهی را بر منابع مالی دولت و شرکتهای تولیدکننده و پالایشی تحمیل کرده است.
درحالی که بسیاری از کشورها مسیر واقعیسازی قیمت سوخت را از طریق بازارهای شفاف انرژی طی کردهاند، در ایران همچنان روشهای اداری و غیربازاری تعیینکننده قیمت هستند. این درحالی است که بورس انرژی، ظرفیتی دارد که عرضه و تقاضای سوخت در بستری شفاف و مبتنی بر منطق اقتصادی شکل گیرد؛ بستری که میتواند مسیر اصلاحات قیمتی را از تصمیمات پرریسک و ناگهانی جدا کند و آن را به فرآیندی تدریجی، قابل پیشبینی و قابل نظارت تبدیل سازد.
یکی از چالشهای اصلی صنعت حملونقل در ایران، عدم تناسب میان هزینه واقعی سوخت و کارایی ناوگان است. خودروسازان داخلی سالهاست از نبود تقاضای موثر برای خودروهای کممصرف و پاک رنج میبرند؛ زیرا سیاست قیمتی موجود، انگیزه تغییر را از مصرفکننده گرفته است. در چنین فضایی، نهتنها روند بهینهسازی مصرف سوخت متوقف میشود، بلکه تراز انرژی کشور نیز در معرض خطر قرار میگیرد. بورس انرژی میتواند با شکلدهی بازارهای هدفمند برای بنزین و فرآوردههای جایگزین، سیگنالهای روشنی برای تولیدکننده و مصرفکننده ارسال کند.
عرضه بنزین سوپر و سایر فرآوردهها در بورس انرژی، می تواند تا حدودی به بهبود بازار کمک کند. چنین رویکردی میتواند الگویی برای کل بازار سوخت باشد؛ بازاری که در آن، قیمتها نه با بخشنامه بلکه با منطق عرضه و تقاضا تعیین شوند.
برای اصلاح پایدار نظام سوخت، لازم است دولت نقش خود را از «قیمتگذار» به «تنظیمگر» تغییر دهد. به بیان دیگر، سیاستگزار باید زمینه رقابت سالم و شفافیت اطلاعات را فراهم کند تا خود بازار، سطح بهینه قیمت را تعیین کند. در این مسیر، بورس انرژی ابزارهایی همچون معاملات فیزیکی، گواهی صرفهجویی و قراردادهای آتی را در اختیار دارد که میتواند بهکار گرفته شود تا نوسانات کنترلشده، قابلپیشبینی و در خدمت تولید باشند.
اصلاح بازار بنزین، تنها به معنای افزایش قیمت نیست؛ بلکه هدف، بازآرایی رابطه میان تولید، توزیع و مصرف است. وقتی قیمتها واقعی شود، حملونقل عمومی از توجیه اقتصادی بیشتری برخوردار خواهد شد، صنایع به سمت بهینهسازی مصرف حرکت خواهند کرد و خودروسازان نیز برای تولید محصولات کممصرف انگیزه پیدا میکنند. از سوی دیگر، منابع حاصل از این اصلاح میتواند صرف توسعه زیرساختهای حملونقل عمومی، نوسازی ناوگان و حمایت از اقشار کمدرآمد شود.
اقتصاد ایران به نقطهای رسیده که ادامه سیاستهای تثبیتی دیگر پاسخگو نیست. راهحل نه در شوکدرمانی است و نه در تثبیت مصنوعی قیمتها، بلکه در پذیرش واقعیتهای بازار و استفاده از سازوکارهای شفاف است.